هو المحبوب

 

برای ایستادن؛

برای محکم بودن؛

برای جوانه زدن و شکوفا شدن؛

هیچ راهی جز اینکه ریشه های مان را محکم به تو گره بزنیم وجود ندارد

 

باید فقط با تو بود؛

فقط برای تو بود؛

به خاطر تو بود؛

باید فقط برای تو جنگید؛

برای تو خواست؛

برای تو قدم برداشت...

 

والله که اگر جز این باشد، نمی شود این راه را رفت

نمی توان دوام آورد

والله که اگر تکیه بر تو نباشد

اگر کار برای تو نباشد

در مالکیت تو نباشد

اگر دل در دست تو نباشد... اگر نباشد این ها؛

در هجوم این همه درد

در هجوم این نبرد نابرابر

در کشاکش این همه ماجرای رنگارنگ،

تکه تکه می شود این وجود سرتاپاجنگ

 

اگر محور نباشی

 

ما در این بازیچه ی آشوب،

در این دنیای سرتاسر جنگ و طلب،

در این هجوم بی امان وسوسه ها و نیرنگ ها،

بی تو حتی دمی تاب نمی آوریم...

 

برای همه ی تشنگی هایمان

برای همه ی العطش هایمان

همه ی دلتنگی ها

رنج ها

همه ی سوال های بی جواب

همه و همه ی آنچه که در این مقال نمی گنجد،

تنها یک پاسخ وجود دارد

 

پاسخ، تویی و لاغیر


۱۴ مرداد ۱۴۰۱